گروه واطساپی ما....

ساخت وبلاگ

آزمایشگاهمون یه گروه واتساپی داره...شمع(من) و گل(استاد راهنمای جان) و پروانه( دانشجویان ارشد و دکترا) همه جمعن....

کان سوخته را جان شد و آواز نیامد!(اینو باید میگفتم داشت مخمو میخورد که بیاد رو کیبورد!)

یه چند نفر هم احتمالا متفرقه عضون...

استاد راهنمای جان برای تفکیک اعضای واقعی از مگسان دور شیرینی پیام ارسال نموده باشن که همه برن تو پروفایل خودشون تو واطساپ، بخش ستینگ(setting) و در بخش اَبووت(about) نام و نام خانودگی شونو بنویسن....

از دیشب که این پیامو ارسال نمودن غیر از شمع(بنده حقیر سراپا تقصیر) هیشکی اینکار رو نکرده!

یعنی به نظر شما ریگی تو کفششون هست؟

این ملت همیشه در صحنه شبا عین جغد بیدارن و تقی به توقی بخوره حضور مستمر دارن...الان چرا دستور گل(استاد راهنمای جان) رو اطاعت نمیکنن؟

کلا ما ملت شفافی نیستم..فضای مجازی رو دوست داریم چون به عدم شفافیت ما کمک میکنه....

تو محفل واطساپی ما چند نفر عکس گذاشتن... کسایی که عکس گذاشتن اینان:

-عکس یه دختر کوچولوی محجبه 10-12 ساله که ظاهرا فرزند یکی از خانمهاست

-عکس دوتا ادم برفی زیبا

-عکس حاج قاسم سلیمانی

-عکس یه گل زشت نارنجی(بی سلیقه!)

-عکس تپه با رنگ قهوه ای کم رنگ و ملایم

-عکس یه پسره است  با چشمانی سبز که میخواد بره خارج از کشور در حاشیه عکس نصف صورت یک خانم هم پیداست که من حدس میزنم برای اینکه دخترا دست از سرش بردارن به این حیلت متوسل شده! شما نمیدونید چقدر زمین خور داره! خدا رو شکر که داره میره ما خیالمون راحت میشه!

-یه پسره دیگه که با موهای بهم ریخته و اخم کرده عکس گذاشته...

-یه خانمه است که با تیپ اسپرت تو برف ها زانو زده و یه دستش  رو سر یه سگ گرگی از این سگ های گولاخ و گنده بک و وحشتناکه  و یه دستش طنابیه که به سگه بسته شده! متاسفانه میز این خانم تو آزمایشگاه نزدیک میز منه!:( خدا رو صد هزار مرتبه شکر که ورد حیوانات به دانشگاه ممنوعه..اگر ایشون سگشم میاورد آزمایشگاه من چه خاکی به سر میکردم؟ حتما باید با سگه با احترام برخورد میکردم!)

-یه پسره دیگه که یه دانشگاه دیگه داره دکترا میخونه...نمیدونم اینجا چکار میکنه؟ اینو چرا حذفش نمیکنن؟

-عکس دیه پسره دیگه که پشت میز نشسته گمونم منتظر صبحونه س!

-عکس یه پسره که با کلیسا عکس گرفته..گمونم ارمنی باشه...عه؟ من چرا دقت نکرده بودم؟ این پسره ارمنیه...شمال ارمنی داره مگه؟

-یکی هم این شعر رو گذاشته: ای دل ار سیل فنا بنیاد، هستی برکند..چون تو را نوح است کشتیبان ز طوفان غم مخور...

گل و شمع(استاد راهنمای جان و من) و خیلیای دیگه هم عکس نذاشتن.....راستی خدا رو شکر که سرمایی هم عکس نذاشته!


 

سیزده شهریور...
ما را در سایت سیزده شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hdana6 بازدید : 103 تاريخ : سه شنبه 6 اسفند 1398 ساعت: 13:21