خانومای محترم!

ساخت وبلاگ

این چه کاریه شما بدون سر و صدا انجام میدید و صداتون در نمیاد؟

چرا خدا مزخرف ترین کار دنیا رو در حیطه فعالیتهای شما قرار داده و شما هم صداتون در نمیاد؟

اصلا این چه کار مزخرفیه؟

لازمه شفاف تر عرض کنم خدمتتون؟

باشه خودتون خواستید! میگم:

خانومای محترم! آخه این ظرف شستن هم شد کار؟

دیشب به مدت یکساعت و نیم داشتم اینا رو میسابیدم:

8 تا لیوان/12 تا قاشق/6 تا چنگال/ 4 تا قاشق چایخوری/سه تا بشقاب چینی/ یک قابلمه/دو تا سینی پلاستیکی/4 تا فنجون/سه تا ماستخوری/ دو تا از این ظرفهای بزرگ مربعی شکل و ....

لباسام جلوش تمام خیس شد!:( خدائیش اینم شد کار؟ تازه شام درست کردن هم با من بود!

45  دقیقه نشستم از معادلات لژاندر و بسل هم استفاده کردم که چه کوفتی درست کنم؟؟؟

آخرش اومدم سه تا سیب زمینی رو شستم و پوست کندم،پوست که نکندم، راستتش پوست سیب زمینی ها چون شفاف بود با چاقو تراشیدم پوستشو..اینطوری راحت تر بود!

بعد سعی کردم جوری خوردشون کنم که نسوزه! تقریبا کوتاه و کلفت و از یک بعد نازک و از بعد دیگه کلفت..یادش بخیر دوران دانشجویی چه کدبانویی بودم برای خودم! تقریبا میشه گفت  مامان خوبی بودم..هر چند عباس از من مامان تر بود و غذاهاش خوشمزه تر بود! (عباس همخونه من بود برای یکی دوسال زندگی مجردی! آخرش طلاقش دارم رفت پی زندگیش:))

هنوز دارید میخونید؟ خسته نباشی دلاور!:))))

خلاصه یه ماهیتابه گنده برداشتم تقریبا قطر ماهی تابه  60 سانت میشد گمونم! البته با کم وزیادش! اول گازو روشن کردم  و گذاشتم حسابی ماهیتابه داغ بشه،بعد به اندازه یه لیوان روغن ریختم کف ماهیتابه و جوری ماهیتابه رو تنظیم کردم که مرکز ثقلش بیفته رو مرکز ماهیتابه و روغن مثل سیلِ آق قلا کاملا همه سطح ماهیتابه رو بپوشونه و یکجا جمع نشه!

یه 7-8 دقیقه ای گذاشتم روغن حسابی داغ داغ بشه که اگه سیب زمینی ها رو ریختم نچسبه! از خدا که پنهون نیست از شما چه پنهون، اینها تنها تکنیک و ترند من توآشپزیه! نخندید یعنی الان شما میتونید مثل من پارک دوبل کنید؟!!:)

خلاصه سیب زمینی ها رو ریختم تو ماهیتابه! اولش ترد شد ولی حالا مگه سیب زمینی ها قهوه ای میشد؟ برای این که بوی گند روغن منتشر نشه در فضا هود رو روشن کردم و گذاشتم روی بیشترین مقدارش! ولی متاسفانه پاشش روغن زیاد داشتم!

روغن خیلی میپاشید اینطرف و اونطرف و تقریبا هود و گاز خیلی روغن پاشید روش! نمیدونم کجای محاسباتم اشتباه بود؟ راستی کجای کارم اشتباه بود؟

بالاخره بعد یه ربع سیب زمینی ها قهوه ای شد! خیلی مامان شده بود! بنظرم هیشکی نمیتونه مثل من سیب زمینی سرخ کرده درست کنه! خانوما که با من مسابقه بدن قطعا ریفوزه میشن!سیب زمینی سرخ کرده تخصص ماست!

خلاصه سیب زمینی ها آماده شد ولی من کلی روغن اضافه داشتم تو ماهیتابه که خوشم نمیومد! روغن اضافه رو خالی کردم تو یه ماستخوری و رفتیم برای مرحله بعد!

اگر از اختراع من کپی نمیکنید و حق کپی رایت رو رعایت میکنید لازمه عرض کنم که من یه غذایی اختراع کردم که اسمش اینه: کوفت هانزا (برگرفته از شرکت هواپیمایی لوفت هانزا) و اگر بشنوم کسی به لایسنس من در پخت این غذا تعرض کرده باشه خدائیش یه روز زیر پل سید خندان میام خودم جلوشو میگیرم!

روش کار به این شکله که بعد اینکه سیب زمینی ها سرخ شد؛ یه تون ماهی رو میریزی تو ماهیتابه و قاطی میکنی! اینقدر خوشمزه میشه اینقدر خوشمزه میشه اینقدر خوشمزه میشه که نگو!

خلاصه تون ماهی رو هم قاطی کردم و همراه با سیب زمینی ها چند دقیقه ای تفت دادم...غذای کوفت هانزای من آماده شد! هر چند نگاه به ساعت کردم دیدم ساعت 6 دقیقه بامداده! ولی خب با نون سنگک حسابی چسبید...جاتون سبز!

ولی خدائیش خیلی سخت بود..حساب کردم دیدم 3 ساعته من دارم تو آشپزخونه بال بال میزنم! 

واما سخنی با خانومای محترم!

خانومای محترم؛ آخه این ظرف شستن و آشپزی هم شد کار؟ این چه مصیبیتیه؟ چرا اینقدر سخته>

آخه اینم شد زندگی؟؟؟؟؟!!!!


سیزده شهریور...
ما را در سایت سیزده شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hdana6 بازدید : 134 تاريخ : چهارشنبه 11 ارديبهشت 1398 ساعت: 23:30