درس

ساخت وبلاگ

از پیرمرد حکیمی پرسیدند: 

از عمری که سپری نمودی چه چیز یاد گرفتی؟ پاسخ داد: 

یاد گرفتم:    که دنیا قرض است باید دیر یا زود پس بدهیم.

یاد گرفتم:    که مظلوم  دیر یا زود حقش را خواهد گرفت.

یاد گرفتم:    که دنیای ما هر لحظه ممکن است تمام شود اما ما غافل هستیم.     

یاد گرفتم:    که سخنِ شیرین گشاده رویی و بخشش سرمایه اصلی ما در زندگیست.

یاد گرفتم:    که ثروتمند ترین مردم در دنیا کسی است که از سلامتی، امنیت و آرامش بهره مند باشد

یاد گرفتم:   کسی که جو را میکارد گندم برداشت نخواهد کرد.

یاد گرفتم:   کسی که میخواهد مردم به حرفش گوش بدهند باید خودش نیز به حرف آنان گوش دهد.

یاد گرفتم:   که مسافرت کردن و هم سفره شدن با مردم بهترین معیار و دقیق ترین راه برای محک زدن شخصیت  و درون آنان است.

یاد گرفتم:  کسی که مرتب میگوید: من این میکنم و آن میکنم تو خالی است و نمیتواند کاری انجام دهد.

یاد گرفتم:  کسی که معدنش طلا است همواره طلا باقی میماند بدون تغییر، اما کسی که معدنش آهن است تغییر میکند و زنگ میزند.

یاد گرفتم:  تمام کسانیکه در گورستان هستندهمه کارهایی داشتند و آرمانهایی داشتند که نتوانستند محقق گردانند پس حرص زیادی نزنم.

یاد گرفتم: که بساط عمر و زندگیمان را در دنیا طوری پهن کنیم که در موقع جمع کردن دست و پایمان را گم نکنیم


@bakelasbashim

سیزده شهریور...
ما را در سایت سیزده شهریور دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 0hdana6 بازدید : 114 تاريخ : سه شنبه 29 اسفند 1396 ساعت: 18:16